دوستدار علیرضا نادی

وبلاگی برای علیرضا نادی کاپیتان شایسته تیم ملی و والیبال ایران

دوستدار علیرضا نادی

وبلاگی برای علیرضا نادی کاپیتان شایسته تیم ملی و والیبال ایران

بیوگرافی علیرضا نادی

  • علیرضا نادی متولد ۱۱/مهر/۵۹ در تهران است
  • پدرش نقاش چوب بود و علیرضا رو خیلی دوست داشت
  • مادرش خانه دار است و یکی از مشوق های اصلی او بوده
  • دو برادر و چهار خواهر داره ! برادرانش او رو در میادین والیبال همراهی میکنند
  • بچه محله مجیدیه جنوبی بوده
  • در قلهک متولد شد ، دوران نوجوانی رو در مجیدیه جنوبی گذروند و الآن هم با خانواده سه نفریش در اقدسیه تهران – بن بست طاهری – ساکن است
  • والیبال رو از مدرسه شهید رجایی تهران آغاز کرد . (در مجیدیه جنوبی)
  • سال ۷۴ به عضویت این مدرسه درآمد و همونجا مورد توجه مربیان قرار گرفت
  • اولین مربی هاش آقایان علیرضا خوشرویی و جعفر هوتهم بودند
  • سال ۷۶ تونست یکی از بازیکنان ثابت تیم نوجوانان بشه و در مسابقات جهانی حضور پیدا کنه
  • سال ۱۹۹۸ با تیم نوجوانان قهرمان آسیا شد ( در تهران ) اون زمان آقای کارخانه سرمربی تیم بودند
  • بازی های خوبش باعث شد به تیم بزرگسالان دعوت شه
  • سابقه حضور در تیم های سایپا ، پیکان ، صنام و هما رو داره . الآن هم که عضو داماش است


http://up.iranblog.com/Files73/d80f9e1fb43b4e11b495.jpeg

  • درخشان ترین بازیهاش رو تو تیم صنام انجام داد
  • اولین قرار دادش با تیم همای تهران بسته شد . با مبلغ ۵۰ هزار تومان برای یک سال !!!
  • با این پول یه کتونی سفید واسه خودش خرید !
  • دوست نداشت والیبال رو در سطح حرفه ای دنبال کنه ولی با اصرار مربی ها و خانوداش والیبال رو جدی گرفت
  • دیپلم کامپیوتر داره و تصمیم گرفته که کنکور شرکت کنه . معتقده که ورزشکار بی سواد تو جامعه سیر صعودی نداره !
  • یه بار تو دبیرستان رفوزه شد ! سال ۷۸ وقت نکرد تو   کلاس ها شرکت کنه . البته اولیا مدرسه خیلی کم لطفی کردن . علیرضا عضو تیم ملی جوانان ایران بود ، میتونستند اجازه بدند که تو امتحانات شرکت کنه ولی با وجود نامه نگاری هایی که بارها انجام شد ، نذاشتن و علیرضا با معدل دو (!) رفوزه شد
  • چند ساله که ازدواج کرده و از زندگی مشترکش هم خیلی راضی است . یه پسر دوساله ی ناز هم داره به اسم عرشیا
  • همسر علیرضا یک بسکتبالیست است . در گذشته عضو تیم ملی جوانان بوده ولی به واسطه مخالفت خانواده اش قید ورزش حرفه ای رو میزنه . بعد از ورزش سراغ ادامه تحصیل میره و الآن روانشناس بالینی است . در زمینه موسیقی هم فعالیت میکنه و تو اکثر ساز ها سر رشته داره اما ساز اصلیش گیتار و اکاردئون است
  • علیرضا عاشق شماره ۹ است
  • همیشه بازوبند کاپیتانی دست قدرتی زن تیم بوده ولی علیرضا سنت شکنی میکنه و به عنوان یه بازیکن سرعتی ، بازوبند کاپیتانی رو به بازو میبنده

  • قدش ۲ متر است
  • یه ۲۰۶ نقره ای داره
  • دست فرمونش حرف ندارد . دوستان بهش میگن شوماخر !  عاشق رانندگی است
  • نمره اش تو رانندگی ۲۰ است ولی تو اطاعت از قوانین رانندگی ۰ است ! بارها بخاطر دوبله پارک کردن و سرعت بیش از حد جریمه شده
  • رفیق باز نیست ولی دوستان خیلی خوبی داره
  • شیرین ترین خاطره ورزشیش وقتی بود که مربی تیم نوجوانان برای تیم دعوتش کرد
  • تلخ ترین خاطره ورزشیش هم آسیب دیدگی قبل از مسابقات آسیایی بود که دچار شکستگی دست شد (سال ۱۳۷۱)
  • پدر علیرضا عاشق پسرش بود ولی چند ماه بعد از موفقیت پسرش در بازیهای آسیایی ، در گذشت (خدارحمتشون کنه…)

  • آرایشگاه علیرضا تو محله نیاوران است . آقا سعید موهاش رو کوتاه میکنه
  • مثل بقیه مردها ، غذای مورد علاقه اش قورمه سبزی است . این بار علاوه بر دست پخت مادرش ، قرمه سبزی هسرش رو هم دوست داره
  • یه استقلالی دو آتیشه است .
  • فوتبال اروپایی رو دنبال میکنه . امکان نداره بازی تیم های بزرگ رو از دست بده
  • ورزش های دیگه رو هم دنبال میکنه مثل اسکی ، بیلیارد و تنیس
  • نسبت به ورود گلزار به والیبال خوشبین است . معتقده که گلزار یکی از اهالی والیبال است و از طرفی محبوب است . پس نباید به ورودش حساسیت نشون داد !
  • لباس های غیر ورزشیش رو از برند های اسپانیایی میخره . کلا شیک پوش است
  • لباس های ورزشیش رو هم از طریق باشگاه خریداری میکنه
  • اهل سفر است و هر وقت فرصت کنه ، با خانواده راهی شمال میشه
  • عاشق همسر و پسرش است و سعی میکنه بیشتر وقتش رو با اونا بگذرونه
  • در حال حاضر پاتوق نداره ولی قبلا هر شب میرفت آبمیوه گیری توچال تو خیابون شریعتی
  • یه منتقد سینمایی است . خودش میگه قبل از اینکه کارگردانان هالیوود دستمزدشون رو بگیرن ، فیلمشون رو میبینم ! سینمای داخلی و خارجی رو دنبال میکنه
  • از وقتی عرشیا به دنیا اومده ، دیگه سینما نمیرن